امروز داشتم داستان گلهای کاغذی صادق هدایت رو میخوندم در مورد خودکشی این دیالوگ رو گفته بود:
وقتی شکمت سیر شد وقتی معنی صف اتوبوس رو ندونستی وقتی زمستون و تابستون با یه لا پیراهن راه رفتی و تغییر فصل ها رو نفهمیدی وقتی با یه اشاره از شیر مرغ تا جون آدمی زاد در اختیارت بود.کاری جز خودکشی برات باقی نمیمونه، اینکه خود کشی تو آدم های پولدار بیشتر از آدمهای فقیر هست و بعضی ها خودکشی میکنن چون بیشتر از ظرفیتشون درد دارن و بعضی ها این کار رو میکنن چون درد بی درمان دارن.
خدایش خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم!

نظرات شما عزیزان:

sahar

ساعت12:12---12 مرداد 1391

salam.man fek mikonam age shoroo konid hamin poolaye ezafi ro az emrooz sarf niazmanda konid ya har kare khoobe digeii rah zendegitoon avaz mishe.rahetoon ro avaz konid khod koshi nahayate zafe va ma tavanaii taghir zendegimoon ro darim bekhoa rahhaye behtari vase tasmim giri hast
پاسخ:ممنون از نظزتون اینجا هرکس نظر خودش رو میده و بیاد همه احترام گذاشت

شیما

ساعت23:09---11 مرداد 1391

از دید من خودکشی بی انصافیه محضه نسبت به خودت خدات و مخصوصاخانواده.فقط کاقیه ی بار خودت روجای اونا واونا رو جای خودت بزاری.قبلا دعا میکردم زود تر از پدر و مادرم و خونوادم بمیرم ولی الان فهمیدم این برابره با مرگ هر روزه ی اونا.مشکل ما اینه که خود محوریم فکر میکنیم مشکلات فقط مربوط به قشر ماست در صورتی ک هیچ کس و نمیتونی بی مشکل پیدا کنی.البته این نظر منه.
پاسخ:تشکر شیما عزیز.... این نظر شما هست و قابل احترامه ولی من اعتقاد دیگه دارم و بیشتر حرف هدایت رو قبول دارم چون بعضی چیزاش رو تجربه کردم

sepideh

ساعت15:34---11 مرداد 1391

خدایا

گاهی تو را بزرگ میبینیم

گاهی کوچک

این تو نیستی که بزرگ میشوی و کوچک

این منم که گاهی نزدیک میشوم گاهی دور


پاسخ: زیبا بود مرسی

دخترک

ساعت11:44---11 مرداد 1391

پاسخ:بعضی موقع خودکشی یه راه برا رسیدن هست......

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: